حنین

گر ما می و معشوق گزیدیم چه باک .....چون عاقبت کار چنین خواهد بود

حنین

گر ما می و معشوق گزیدیم چه باک .....چون عاقبت کار چنین خواهد بود

بایگانی
آخرین مطالب

تصمیمی در دستور کار

چهارشنبه, ۱ آبان ۱۳۹۸، ۱۲:۴۵ ب.ظ

دارم به این نتیجه میرسم که بنشینم توی خانه دنیوی و اخروی برای خودم و بچه هایم بهتر است. کار آن فرصتی که برای نوشتن لازم داشتم را می توانست در اختیارم بگذارد که یا من نتوانستم از آن فرصت استفاده کنم یا سزاوار نبود ساعت کاری را به کاری دیگر بگذرانم و یا اصلا روزیم نبود که این اتفاق برایم بیافتد

در مورد گشایش مادی هم چیز محسوسی رخ نداده این ماهی دو سه تومن که به خانه میبرم شاید برایم ماهی صد تومن دویست تومنی که به بعضی ها کمک می کنم داشته باشد و در غیر این صورت شاید رویم نمی شد از شوهرم بخواهم اما در مورد زندگی هیچ تغییری ایجاد نشده! الا این که توقعات بچه ها بالاتر رفته و ما هم مدام با نداریم و نمی شود جواب می دهیم

باز اگر میشد خانه را توسعه بدهیم ! ای 

تا آخر امسال به این قضیه فکر خواهم کرد و بعد تصمیم خواهم گرفت

  • سویدا

نظرات  (۲)

  • پیـــچـ ـک
  • :)

    چه قدر خوبه که میتونیم به این که سرکار بریم یا نه فکر کنیم. 

    سلام

    خوبید؟ چند وقت نبودید!

    پاسخ:
    سلام. ممنونم....چقدر احوالپرسیتون به دلم نشست.
    از اول مهر که پسرم کلاس اولی شده دیگه هیچ وقت ندارم! حتی چند بار تصمیم گرفتم از مدرسه رفتنش جلوگیری کنم آخه تازه شش سالش اواخر شهریور تموم شده! 
    این وسط دست مشقشم شکست بدجور....هنوزم خوب نشده...بچه حسابی خودشو باخته از درسها خیلی عقب مونده! پیش دبستانی هم نفرستاده بودمش ....خلاصه اوضاع پیچیده شده!
  • پیـــچـ ـک
  • بهش بگو هیچی نیست بابا...دوازده سال وقت داره تا نوشتن یاد بگیره.

    تازه مگه فکر کرده همه یاد گرفته؟

    پیش دبستانی هم هیچ خبری نیست.

     

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">